ي ضدحال عظيم

ساخت وبلاگ
چند روز بود داشتم از افسردگي ميمردم مامان هي ميگف چته چي شده ي چيت هست بهم بگو ميگفتم نه كلا حال ندارم ولي امروز به اندازه تمام لحظه هاي عمرم انرژي دارم با عشقم حرف زدم صداشو شنيدم راستي عشقم گردنبند پيدا شد از خوشحالي ذوقيدم خيلي روز خوبي بود محمود ديوونتم شبت بخير دوستت دارم 

ي ضدحال عظيم...
ما را در سایت ي ضدحال عظيم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahnoosh1394 بازدید : 102 تاريخ : شنبه 11 فروردين 1397 ساعت: 13:19

دلم خيلي گرفته كاش ميشد غصه رو فراموش كرد كاش دل نميشكست كاش ادم بوديم كاش خودمون پدر مادر انتخاب ميكرديم ...محمود كاش پيشم بودي و مثه هميشه ارومم ميكردي ...ديشب با خواهرمو داداشم تصميم گرفتيم به مناسبت روز پدر و تولد مامان سورپرايزشون كنيم لحظه اخر ساعت نه شب ي تور كيش گير اورديم دوتا بليط رفتو برگشت با رزرو هتل براشون گرفتيم بماند چه داستاني سر پولش داشت ي ضدحال عظيم...
ما را در سایت ي ضدحال عظيم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahnoosh1394 بازدید : 118 تاريخ : شنبه 11 فروردين 1397 ساعت: 13:19